روزگار من پر شد؛ از خالی شدن لحظه های باتو..
.
بگذار اینبار جای خالی را نه با گزینه های مختلف؛
بلکه با آغوشت پر کنم!!!
کاش وقتی کلافه بودی ...
همه چیز را ... بشقاب ها را... شیشه را... بغض هایت را...میشکستی...
ولی دلم را نه....
تنها دلخوشیم دلم بود...
حـــــــــالـــــــمـ خوب استـــــ....
خیالتــــــــ راحتــــــــــــ
فقط.............
کمــــــــــــی گذشتـــــــهـ ام درد میکند....
خدایا به تو سپردمش...
اما ازت میخوام
یه روزی...
یه جایی...
بغل یه "غریبه"...
بد جوری یاد "من" بندازیش
آنگاه که غرور کسی را له میکنی..
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی..
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی..
آنگاه که مهربانی بنده ای را نادیده می انگاری..
آنگاه که گوش خود را میگیری تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی..
میخواهم بدانم دلت که بگیرد...
دستانت را بسوی کدام آسمان و کدامخدا دراز میکنی...!
آسمونوقف نگاهت گل من....مانده ام چشمبه راهت گل من
هرکجا هستی و باشیگویم....که خدا پشت وپناهت گل من
حکم اعدام بود......
اعدامی لحظه ای مکث کرد و بوسه ای بر طناب دار زد...
دادستان گفت:
صبر کنید....
آقای زندانی این چه کاریست...؟!؟!
زندانی خنده ای کرد و گفت:
بیچاره طناب نمیزاره زمین بیفتم,
ولی آدماااااااااا!!!!!!!!
بدجور زمینم زدن......
از معلم زبان فارسي پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت عشق اسم است!(نکره ناشناس)
از معلم ديني پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت حرام است!
از معلم زبان انگليسي پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت همانLoveاست!
از معلم هندسه پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت پاره خطيست مماس بر قلب عاشق!
از معلم جبر و احتمال پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت محاسبه ايست که احتمال آن کم است!
از معلم جغرافيا پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت مواد مذابيست زير پوسته قلب!
از معلم تاريخ پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت سقوط سلسله قلب!
از معلم شيمي پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت تقطير جز به جز قلب!
از معلم فيزيک پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت جاذبه ايست که در ميدان قلب بوجود مي آيد!
از معلم زيست پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت حالتي است که در قلب نزديک سرخرگ بعد از ديدن يار بوجود مي آيد!
از معاون پرسيدم عشق چيست ؟؟
گفت يادم بنداز اين لغت را در انظباطت ذکر کنم!
از مدير پرسيدم عشق چيست؟؟
گفت اخراجي اين است عشق!!!
حالاتوبگوعشق چيه منتظرتون هستم عشقرومعني کنيد!؟